مارتین سلگیمن، بنیانگذار کوچینگ روانشناسی مثبت در مورد این رویکرد میگوید: «روانشناسی مثبت، بهتر از آن است که فقط مورد استفاده روانشناسان قرار بگیرد.» کوچ ها نیز از یافتهها و مداخلات تجربی روانشناسی مثبت، برای کمک به مراجعان خود استفاده میکنند. اما هدف کوچینگ مثبت چیست؟ و این رویکرد از چه عناصر و اجزایی تشکیل شده است؟ در ادامهی این مقاله به پاسخ این پرسشها میپردازیم.
گردآوری و ترجمه: دکتر امیر پهلونژاد
کوچینگ روانشناسی مثبت (همچنین بهعنوان کوچینگ مبتنی بر توانمندیها[1] یا کوچینگ مثبت[2] نیز شناخته میشود) بهعنوان یک «رویکرد روانشناسی مثبت کاربردیِ» متمرکز بر راهحل شناخته شده است که هدفش تسهیل دستیابی به هدف، نیکزیستی و تغییرات مثبت در قلمروهای مختلف زندگی و حوزههای کاربردی است.
این رویکرد کوچینگ «مثبت» با پیشرفتهای اخیر در پیشینه پژوهشِ توانمندیهای منشی[3]، که بهموجب آن توانمندیهای منشی اساسی[4] برای تسهیل رشد و توسعه شخصی یک مراجع استفاده میشود، تقویت و تامین میشود. از این منظر، ظرفیت هر فرد برای رشد شخصی و دستیابی به هدف، تابعی از شناسایی، بهینهسازی و بهکارگیری توانمندیهای فردی است.
1. روانشناسی مثبت نقاط قوت افراد را بررسی میکند و تمرکزش بر زمانهایی است که افراد در بهترین شرایط خود هستند. این رویکرد به شکوفایی فرد و گروه توجه دارد.
2. روانشناسی مثبت به معنای تمرکز بر مثبتها به قیمت انکار منفیها نیست. روانشناسان مثبت، هیجانات منفی، شکستها، مشکلات و سایر موضوعات ناخوشایند را بهعنوان جنبههای طبیعی و مهم زندگی به رسمیت میشناسند.
3. روانشناسی مثبت در درجهی اول یک علم است. از این رو اساساً به شواهد، اندازهگیری و آزمایش علاقهمند است. علاوه بر این روانشناسی مثبت یک علم کاربردی است و این اتفاق نظر وجود دارد که نتایج این تحقیقات به ابداع مداخلاتی میانجامد که باعث توسعهی مدارس، کسبوکارها، دولتها و سایر جنبههای زندگی شخصی و اجتماعی در دنیای واقعی میشود.
4. مداخلاتی که توسط روانشناسان مثبت ساخته شدهاند، عموماً مثبت هستند. آنها راههایی جهت تسکین درد و رنج یا بازگرداندن عملکرد پایینتر از استاندارد فرد به عملکرد عادی نیستند، بلکه در جهت بهبود عملکرد خوب استفاده میشوند. روانشناسان مثبت اغلب موضوع را اینگونه توضیح میدهند: کمک بهمراجعان برای رسیدن از نمرهی مثبت ۳ به مثبت 5.
تمرکز بر «مثبت» بهجای رفع «کمبودها»، موضوعی است که بهطور اساسی مورد تایید کوچهاست، چرا که تمرکز بر «توسعه» است تا «تصحیح کمبودها». کوچینگ مثبت نسبت به توسعه رویکردی جامع دارد که به مراجعین کمک میکند تا توانمندیهای منشی خود را شناسایی کرده و فعالانه بهکار گیرند.
کوچینگ مثبت همچنین وجود زمینههای متعددی که بر زندگی مراجعین تأثیر میگذارد را پذیرفته و به رسمیت میشناسد. تحقیقات نشان میدهد که این رویکرد جدید برای توسعه افراد منجر به پیامدهای مثبت مختلفی برای فرد (بهعنوان مثال، بهبود عملکرد، خودکارآمدی، رضایت از زندگی، اعتماد به نفس و غیره) و سازمان (بهعنوان مثال، حفظ استعدادهای سازمانی، مشارکت و تعهد کارکنان، رضایت مشتری، رشد مالی و غیره) میشود. بنابراین تعجبآور نیست که این رویکرد با چهارچوب مثبتش، در عمل و نشریات روانشناختیِ رایج، بهعنوان یک مداخله مؤثر فردی و سازمانی رایج شده است.

نتایج پژوهش نشان میدهد که عناصر و اجزای زیر در کوچینگ مثبت وجود دارد:
خلاصهای از مقاله
هدف کوچینگ روانشناسی مثبت، تسهیل دستیابی به هدفها و تغییرات مثبت در تمام قلمروهای زندگی فرد است. در کوچینگ مثبت، تمرکز کوچها به جای کمبودها بر توسعه است.
طبق تحقیقات، این رویکرد منجر به پیامدهای مثبت، هم برای افراد و هم سازمانها میشود. به همین خاطر کوچینگ روانشناسی مثبت تبدیل به رویکردی رایج در مداخله مؤثر فردی و سازمانی شده است.
برگرفته از کتاب کوچینگ مثبت | نوشته: رابرت بیزواز دینر
مترجمین: دکتر امیر پهلونژاد، مریم رامین کیا، نگار تبریزی، مانداد پهلونژاد، آپامه شکوری، البرز منظوری، بهنام براتی، آرزو مهران | انتشارات نسل یاسان
[1] – Strengths-based coaching
[2] – Positive coaching
[3] – Strengths
[4] – Signature strengths