محیط کاری مثبتگرا برای افزایش رفاه و خوشبختی کارکنان تأثیر مثبتی دارد و به عنوان یک فعالیت اساسی در این راستا شناخته میشود.
تلاش برای ایجاد یک فضای کاری پویا، مبتنی بر باورهای مثبت و ارزشهایی مانند همکاری، احترام و اعتماد، میتواند به وفور نتایج مثبتی برای سازمان و کارکنان داشته باشد.
از این رو، سازمانهایی که همکاران خود را به شیوههای مثبت و در عین حال پویا ترغیب میکنند، به عنوان جوامعی با روحیه سازنده و موفق شناخته میشوند. در حوزه مدیریت منابع انسانی، مثبت گرایی را به عنوان یکی از موضوعات بسیار مهم میشناسیم.
تحقیقات روانشناسی مثبت نشان میدهد که بهرهگیری از مثبتگرایی در سطح گروه میتواند به ارتقای بهرهوری کارکنان و احساس رضایتمندی بیشتر در افراد منجر میشود. پیتر وار، روانشناسی است که برای دهها سال به مطالعه رضایت شغلی و زندگی بهتر در محیط کار پرداخته است.
او ده عنصر را شناسایی کرده که محیطهای کاری را از هم متمایز میکند و مستقیماً بر نیکزیستی کارمندان تأثیر دارد. این عناصر عبارتند از:
بهترین محیطهای کاری دارای همهی این ویژگیهاست و سازمانهای خیلی خوب، بسیاری از آنها را دارند. وار مقولهی کار از بعد محتوای هیجاین و عواقبش نگاه میکند. او هیجان را در قالب یک ماتریس دو در دو توصیف میکند که در این ماترسی احساس از یکسو بر اساس میزان خوشایند بودن تنظیم میشود و از سوی دیگر بر اساس میزان برانگیختگی.
او معتقد است وقتی این ده عنصر در شغلی وجود داشته باشد،کارگران و کارمندان هیجانات خوشایندتری را تجربه خواهند کرد. بهعلاوه، برخی از جنبههای کاری مانند هداف تدوین شدهی بیرونی و تنوع کاری، میتواند منجر به برانگیختگی بیشتری شود در حالی که برخی دیگر مانند ایمنی، منجر به کاهش برانگیختگی هیجانات مثبت میشود. در این میان ممکن است مورد سوم یعنی اهداف تدوین شدهی بیرونی، توجه شما را به خود جلب کرده باشد. اگرچه مستندات فراوانی نشان دادهاند که انگیزه درونی (که از داخل فرد سرچشمه میگیرد) نسبت به انگیزههای بیرونی، برتری دارد، اما وار با بیان آنکه تعداد زیادی اهداف بیرونی سودآور و مفید وجود دارند، از جمله حجم کار، نیاز به توجه، تقاضای مربوط به منابع و مسئولیتپذیری نقش شغلی، به روشنی این موضوع را بازتأیید میکند.
در واقع مقداری از هر کدام از موارد ذکر شده، میتواند محرک باشد اما به گفتهی وار، مقدار بیش از حد آنها، منجر به اضطراب زیاد و آسایش کم میشود.جالب اینجاست که داشتن فرصت کمتر برای کنترل فردی به افسردگی بیشتر و اشتیاق کمتر منجر میشود ولی موجب اضطراب بیشتر نمیشود. بنابراین تنها در برداشتن این ده عنصر در سازمان، نشانگر محل کار خوب نیست، بلکه هریک به روشی متفاوت بر نیکزیستی و رفاه کارکنان اثر میگذارد.
به هر حال مدل وار دریچههای جالبی را برای گفتگوی کوچینگ ارائه میدهد که شما میتوانید با مراجعان خود کار کنید تا میزان رضایت خود را در هر یک از این ده مشخصهی محل کار، ارزیابی کرده و به آنها کمک کنید تا حیطههایی را برای آیندهی کاری خود هدفگذاری کنند. به هرحال مقصود این است که تا حد امکان، هیجانات خوشایند در مراجع ایجاد شود. همچنین اطمینان حاصل شود که بخش قابل ملاحظهای از آن هیجانات، برانگیختگی بالایی دارند.
اگر دقت کرده باشید در مییابید که مدل وار از پایین به بالاست و بر روی اجزای سازندهای مانند نظارت و سرپرستی حمایتی و حقوق کافی و بهطور کامل نیکزیستی تمرکز دارد.
این در حالی است که در رویکردهای دیگر، تمرکز از بالا به پایین بوده و در آن، بر هیجانات مثبت تأکید شده و از آن بهعنوان مکانیزمی برای تغییر در اجزای سازنده استفاده شده. این مدل میتواند به عنوان یک ابزار کوچینگ مورد استفاده قرار گیرد.
به این ترتیب که از مراجعان خود دربارهی موقعیتها، میزان احساس اضطراب، اشتیاق، دلسردی و ییا راحتی و آرامشی که در محل کار تجربه کردهاند، سوال بپرسید و سپس دربارهی راههای تقویت هیجانات مثبت بحث و گفتگو کنید.
نویسندگان آدریان گوستیک و اسکاتن کریستوفر در کتابشان، از رویکرد دومی استفاده کردهاند و معتقدند که سرخوشی به معنی شوخطبعی، خنده و احساس دوستی و اعتماد، مستقیماً به نتایج کاری مطلوب از جمله بهرهوری بیشتر و ریزش کمتر نیروهای انسانی منجر میشود.
آنها به تحقیقات پیمایشی موسسهی بهترین جا برای کار کردن که یکی از فهرستهای معروف موسسهی فورچون را تهیه میکرد، اشاره میکنند. نتیجه این که 81 درصد کارکنان سازمانهایی با رتبهی عالی، گزارش دادند که در محیط مفرحی مانند شرکت زپوس کار میکنند. در مقابل فقط 62 درصد افراد شاغل در سازمانهایی با رتبهی خوب گزارش دادند که محیط کاری مفرحی دارند. با توجه به گفتههای گوستیک و کریستوفر، نه تنها لازم است به شکاف تفریح توجه کرد، بلکه این فقدان یکی از شکافهای چشمگیر در این پیمایش بود که آن را به یکی از تفاوتهای متمایزکننده بین محل کار خوب و عالی برای کار کردن تبدیل کرد.
شرکت های بزرگ برای تبدیل بخش های خشک و معمولی به یک محیط شاد، میتوانند افراد شوخ طبع را استخدام کنند و در مصاحبه استخدامی با معرفی بازی یا سرگرمی، عنصر ارزیابی داوطلبان قرار دهند. همچنین، با نمایش عکس ها و تخت سلطنتی در دفتر کار، مدیران روشنفکر میتوانند نشان دهند که شرکت، محیطی مفرح دارد. البته، سرخوشی در محل کار بر پایه اعتماد قابل پیشبینی است؛ بنابراین قبل از این که به کارمندان جدید بازی و سرگرمی تحمیل شود، باید با احترام به آنها اعتمادشان را جلب کرد. در یک نظرسنجی بر روی صدهزار کارمند در شرکت بوئینگ، مدیران ارشدی که به سرپرستانشان درباره خانواده، آخر هفته و سلامتیشان پرسوجو کردند، بهترین نتایج را در بخش خود به دست آوردند. این نشان میدهد که توجه به کارمندان و نشان دادن قدردانی به آنها، میتواند به بهبود کارایی و سرعت رشد شرکت کمک کند.
به همین ترتیب مراجعان میتوانند با ایجاد پایهی اعتماد و چاشنی سرگرمی، کار خود را شروع کنند. آنها میتوانند در طول ساعت کاری، بر روی تابلوی اعلانات عمومی از کارکنان خود قدردانی کنند. شما هم به عنوان یک کوچ با مراجعان سازمانی خود کار کنید تا نبض هیجانی نیروی کار را گرفته و بر اساس آن، پایهگذار تغییرات در کارکنان و سازمان شوید.
در این مقاله به تاثیر مثبتگرایی در محیط کار پرداختیم. مثبت گرایی در محیط کار به کاهش تنشها و استرسهای روزمره کارکنان کمک میکند و آنها را به انجام کارهای خود با انگیزه و انرژی بیشتر ترغیب میکند. همچنین، فضای کاری مثبت به کارکنان اجازه میدهد که با اعتماد به نفس و خلاقیت خود، ایدههای متفاوت و نوآورانهای را ارائه کنند و در نتیجه، باعث پیشرفت سازمان و رشد فردی آنها میشود.