يكى از حوزههاى مرتبط با رسیدن به هدف كه مفيدترين حوزه به شمار مىرود، خوشبينى است. كاملاً منطقى و عقلانى است كه داشتن چشماندازى خوشبينانه، به افراد كمك مىكند در ابتداى مسير، ريسكهاى خاصى را بپذيرند و در مسير رسيدن به اهداف نيز ثابتقدم باشند، زيرا آنها بر اين باورند كه رسيدن به نتيجهاى مطلوب، امكانپذير است. اما سوال اینجاست؛
تقريباً با اطمينان میتوان گفت كه ميزان اميدمان، ميزان برنامهريزى و نگرش معطوف به آينده، و حد طبيعى خوشبينىمان، همگى انگيزهى ما را تحت تأثير قرار مىدهند. هر كوهنوردى در كوهپايه كار خودش را با اين باور شروع مىكند كه شانس زيادى براى صعود به قله وجود دارد.
در واقع اين اميد و انتظار ما از نتيجهى برآمده از يك آيندهى مثبت و باور ما نسبت به امكان تأثيرگذاریمان بر نتيجه است كه به ما امكان ريسك و پشتكار مىدهد. دقيقاً همينجاست كه به يكى از بغرنجترين قسمتهاى مربوط به تفكر دربارهى آينده مىرسيم؛ اينكه چگونه بفهميم خوشبينى ما واقعبينانه است؟ چه چيزى به ما اطمينان مىدهد كه اين هدف ارزش خطر كردن دارد؟ آيا ممكن است دنبال كردن اميد و هدفمان به قيمت از دست دادن بينايىمان تمام شود؟
پاسخ اين دسته از سؤالات را مىتوان در تعداد اجساد كوهنوردانى جُست كه در تلاش براى رسيدن به قله، جان خود را از دست دادهاند يا در خاكستر به جامانده از كسبوكارهاى ناموفق.
عاقلانه آن است كه در انديشيدن دربارهى خوشبينى، سعى كنيم تفاوت بين رؤياپردازى و واقعيت را مشخص كنيم. پس يكى از بهترين خدماتى كه در نقش كوچ مىتوانيم به مراجعانمان ارائه دهيم، كمك به آنها براى دستيابى به اين نوع نگاه است.
وقتى مراجع نسبت به هدف جديدى شور و شوق دارد، لذتبخش آن است كه ما نيز همراه او هيجانزده شويم. در واقع يكى از وظايف ما بهعنوان كوچ، به اشتراك گذاشتن شور و اشتياقمان براى حمايت از موفقيتهاى مراجع است. در اين خصوص نمونههاى فراوانى وجود دارد كه در آنها پيداكردن يك مبناى واقعبينانه براى خوشبينى، خدمتى معقولانه و مهم بهحساب مىآيد. براى رسيدن به اميد واقعبينانه به آينده در مقابل اميد غير واقعبينانه، روشهاى زير را مدنظر قرار دهید:
بهعنوان يك كوچ مىتوانيد مراقب علايمى باشيد كه نشاندهندهى ترديد مراجع نسبت به هدف يا آيندهاش است. كلام غيرمطمئن، وضعيت بدنى افتاده، حواسپرتى و افت انرژى هيجانى مىتواند نشانههايى از احتمال ترديد مراجع باشد. اين نشانهها را بهعنوان دعوت به آغاز مكالمهاى دربارهى منابع شخصى، زمانبندى و ساير عواملى كه روى موفقيت نهايى در دستيابى به هدف تأثير دارند، قلمداد كنيد.
به همان ميزان كه مراجعتان را تحسين مىكنيد، زمانهايى هم وجود دارند كه پرچمهاى قرمزتان را براى او بالا مىآوريد. اين موارد مىتواند در قالب نگرانى، تناقض ظاهرى يا موقعيتهاى ناخوشايند هيجانى ظاهر شود. شما نه تنها بايد به اين موارد ترديدآميز توجه كنيد، بلكه بايد با كسب اجازه، آنها را مطرح و بررسى نماييد.
بیشتر بدانید: چرا خوشبینی اهمیت دارد؟
ارزيابى كلى منابع مراجع حتى زمانى كه نمىتوان براى او هيچ احتمالى جز موفقيت را در نظر داشت، مىتواند مفيد واقع شود. هر قدر اين منابع با هدف مراجع همخوانى بيشترى داشته باشد، شما دلايل بيشترى براى خوشبين بودن خواهيد داشت. شما حتى مىتوانيد مواردى را كه تشخيص مىدهيد منابع مراجع با اهداف او همخوانى كمى دارند، بهعنوان يك موهبت در نظر بگيريد؛ چرا كه اين موضوع مىتواند بهعنوان فرصتى براى شما و مراجعتان قلمداد شود تا اصلاحات لازم را روى اهداف و زمانبندىها براى بالا بردن احتمال موفقيت ايجاد كنيد.
اميد به موفقيت در آينده در گرو تعريفى است كه هر شخص از موفقيت ارائه مىدهد. شناسايى تعريف مراجعتان از موفقيت، مىتواند نقش برجستهاى در ايجاد زيربنايى واقعگرايانه براى خوشبينى داشته باشد. ترغیب مراجعان به بيان شفاف و واضح اجزاى تشكيلدهندهى موفقيت و در نظر داشتن ميزان گشودگى و باز بودن آنها به ساير تعاريف جايگزين، به هر دو طرف كمك مىكند؛ به اين ترتيب كه هر دو مىتوانند با اين كار، ارزشِ اهداف را درک كرده و ببينند آيا اين اهداف، ارزش اين ريسك و تلاشها را دارند يا نه.
جالب اينجاست كه اهداف غيرواقعبينانه از طريق ديگرى هم مىتواند به عملكرد مراجعتان آسيب بزند. گلوريا اوتينگن1 ، يؤوهشگر دانشگاه نيويورك، دربارهى شيوهى انديشيدن افراد نسبت به آينده مطالعاتى انجام داده است:
او معتقد است به طور كلى، افراد به دو شيوه روى نتايج موجود در آينده تمركز مىكنند: انتظارات و رؤياها. انتظارات، قضاوتهاى سادهاى هستند مبنى بر اين كه احتمال بالايى براى وقوع نتيجهى مورد نظر وجود دارد. بهعنوان مثال اين جمله را در نظر بگيريد:« انتظار دارم بچههايم بعد از مدرسه، به خانه بيايند». در مقابلِ انتظارات، رؤياها قرار دارند كه همهى ما با آنها آشناييم. همهى ما گاه و بيگاه رؤياپردازى مىكنيم. ممكن است در خلوت خودتان در مسير رفتوآمد روزانه، رویاهایتان را مرور کنید و خود را در حال مطالعه کتاب در جت شخصى خودتان تجسم کنید.
نكتهى جالبى كه دربارهى اين نوع رؤياها وجود دارد، اين است كه معمولاً باعث مىشود جنبههاى لذتبخش چشمانداز پررنگتر شود در حالى كه تلاش و سختى ناديده گرفته مى شود. اوتينگن رؤياهاى مثبت را اينگونه توصيف مىكند:
رؤياپردازى مثبت مىتواند با لذت ذهنى حاصل از نتايج موجود در آينده و راحت و بىدردسر بودن پيشرفت در مسيرِ نتيجهى موردنظر، ارتباط مستقيمى داشته باشد. به بيان ديگر مثبت يا منفى بودن حالوهواى رؤياهاى شخص از آينده مىتواند در گرو تجربهى ذهنى دستيابى به نتيجه يا حركت راحت و آسوده به سمت آن يا هر دوى آنها باشد».
پيام دريافتى از رؤياپردازى مثبت
تجسم مثبت نسبت به آينده در مواردى توصيه مىشود كه تمركز مراجعان روى رشد و تغيير باشد ولى زمانیکه آنها مشخصاً مىخواهند روى دستاوردى شخصى متمركز شوند، اين تجسم مىتواند به ضررشان تمام شود.
برگرفته از کتاب کوچینگ مثبت| نوشته: رابرت بیزواز دینر| مترجمین: دکتر امیر پهلونژاد، مریم رامین کیا، نگار تبریزی، مانداد پهلونژاد، آپامه شکوری، البرز منظوری، بهنام براتی، آرزو مهران | انتشارات نسل یاسان
Gloria Oettingen