چگونه به اهـداف‌ خود متعـهد بمانیم!

همه ما انسان‌ها در زندگی دارای اهداف زیادی هستیم. اهداف ما از فردی به فرد دیگر منتقل و در طول زمان دچار تغییر می‌شوند. شاید شما نیز دارای اهداف بسیاری باشید اما برای آن‌ها چندان انگیزه و اشتیاقی ندارید. در این ‌صورت باید اولویت خود را جهت ایجاد اشتیاق و نیروی انگیزاننده‌ی از دست‌رفته، یا غایب قرار دهید.

از دید دیگر نیز می‌توان به این موضوع نگاه کرد که شاید شما در حال دنبال کردن اهداف اشتباهی هستید و این اهدافی که برای خود تنظیم کرده‌اید آنانی باشند که توسط فرهنگ به شما القا شده‌است. مانند«پول به دست بیار»، «منزل خودت را داشته باش»، «عالی به‌نظر بیا» و از جایی که این موارد احتمالا موانع شما برای دست یافتن به شادمانی و سعادت می‌شوند، شما باید اولویت خود را تشخیص دهید و اهداف بلند مدت، که در واقع از شما فردی شادمان‌تر می‌سازد، قرار دهید و آن‌هارا دنبال کنید.

در این مقاله ابتدا 6 فایده مهم پیگیری متعهدانه اهداف را بیان می‌کنیم و در انتها از توصیه‌هایی برای دستیابی به نتایج صحبت می‌کنیم.

6  فایده‌ی مهم پیگیری متعهدانه اهداف

ابتدا از خود بپرسیم، چرا فرآیند دنبال کردن هدف برای شادمانی لازم و حیاتی می‌باشد؟ یک راه‌حل ساده برای یافتن پاسخ این است که فکر کنیم اگر یک نفر در زندگی‌اش هیچ هدف یا رویای قابل ملاحظه‌ای نداشته باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟ چنین فردی بدون داشتن جهت، بدون انگیزه‌ای برای اقدام و نداشتن دلیلی بدای ادامه، در زندگی خود سردرگم می‌شود.

نتیجه دستیابی به هرکدام از اهداف فرعی یا کوچک، فرصتی برای تقویت هیجانی افراد است.

1. ابتدا باید بدانید پیگیری متعهدانه ما، یک حس جهت‌مندی و احساس کنترل روی زندگی‌مان ارائه می‌دهد.

چه هدف یا فعالیت ارزشمند، موسیقیدان شدن باشد، یا کسب رتبه برتر در رشته ورزشی موردعلاقه‌مان، چه داشتن یک فرزند. این هدف در ما نیرویی ایجاد می‌کند که برایش اقدام کنیم و منتظرش باشیم.

2. داشتن اهداف معنادار، باعث تقویت عزت‌نفس ما می‌شود و حس اعتماد به نفس و کارآمدی دریافت می‌کنیم. دستیابی به اهداف، باعث ایجاد شادمانی در ما می‌شود و به ما انگیزه می‌دهد که به تلاش کردن در راستای دریافت احساسات مثبت بیشتری، قدم برداریم.

3. دنبال‌کردن اهداف، به زندگی روزانه‌ی ما ساختار و معنا اضافه می‌کند. همچنین به ما احساس مسئولیت‌پذیری و فرصت‌هایی برای تسلط یافتن بر مهارت‌های جدید و تعاملات اجتماعی با دیگران اعطا می‌کند.

به‌طور کل دنبال کردن یک هدف برای همه ارزشمند است. اما اگر شما فردی با محدودیت‌های ویژه باشید(مسن، معلولیت جسمانی و … ) دنبال کردن یک هدف به‌طور خاص مهم‌تر و حیاتی‌تر می‌شود. شما می‌‌توانید با دنبال کردن اهداف اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی، از نظر عاطفی بهره‌مند شوید. چند نمونه از این اهداف شامل تقویت روابط دوستانه و خانوادگی، حضور در رخدادهای فرهنگی، جمع‌آوری کمک‌های مالی برای مقاصد اجتماعی و یا ثبت‌نام در یک کلاس آنلاین است.

4. فایده دیگر دنبال‌کردن متعهدانه‌ی اهداف، این است که به ما در استفاده و تسلط بر زمان خود کمک می‌کند. به‌این‌صورت که باعث تحریک ما برای تعیین هدف‌های والا و تقسیم آن‌ها به قدم‌های کوچک‌تر می‌شود. می‌دانیم که اهداف فرعی منجر به ایجاد و توسعه یک برنامه زمانی، باعث به نتیجه رساندن کارها می‌شود.

5. طرح‌های خوب که دارای برنامه‌ریزی هستند، باعث تعهد ما به اهداف‌‌مان در زمان‌های بحرانی می‌شوند و به ما در بهبود روند کار یاری می‌رسانند. البته گاهی موقعیت‌های چالش‌انگیز و آسیب‌زا ممکن است نیازمند این باشند که از اهدافی که دیگر قابل تحمل نیست، صرف‌نظر کنیم. برای مثال یک مصدومیت جدی یا یک خسارت سنگین مالی. در این شرایط باید پذیرش این را داشته باشیم که اهداف جدید را با اهداف قدیمی خود جایگزین کنیم.

6. یکی از نیازهای اساسی و درونی‌ما، نیاز به پیوند و احساس تعلق است. از تاثیرات مهم دنبال کردن اهداف، می‌توان به تعامل داشتن با افراد مختلف، تقویت پیوند اخلاقی و در نهایت خوشحالی خودمان اشاره نمود که به ادامه کامیابی، توسعه و بقای‌ ما منجر می‌شود.

توصیه‌هایی برای پیگیری متعهدانه‌ی هدف

موفق‌ترین تلاش‌ها در راستای پیگیری متعهدانه اهداف، چندین ویژگی مثبت دارند. در ادامه سونیا لیبومیرسکی توصیه‌هایی ارائه می‌کند که دنبال کردن این اهداف به شما برای یک برنامه‌ی پیگیری متعهدانه‌ی اهداف کمک می‌کند.

1. خردمندانه انتخاب کنید:

پیگیری اهداف‌درونی، اصیل، دستیابی‌محور، هماهنگ و سازگار، برمبنای فعالیت و منعطف، در مقایسه با پیگیری اهداف بیرونی، غیراصیل، اجتنابی، متعارض، بر مبنای شرایط یا صلب و خشک، شادمانی بیشتری را فراهم می‌کند.

2. خردمندانه انتخاب کنید: باز انجام
تمرین‌های متعددی وجود دارد که به شما برای انتخاب و کشف اهدافی که برایتان دارای بیشترین معنا است کمک می‌کند.

تمرین اول این است که درباره میراث شخصی که می‌خواهید بعد از مرگتان برجای بگذارید، تامل کنید و با جزئیات بنویسید. برای مثال شما دوست دارید اولادتان چگونه از شما یاد کنند. یک چکیده از زندگی، ارزش‌ها و دستاوردهایی که دوست دارید را بنویسید. در قالب اول‌شخص یا حتی یک آگهی ترحیم، خلاصه و چکید‌ه‌ای از زندگی، ارزش‌ها و دستاوردهایی که می‌خواهید برای اولادتان شناخته شود را یادداشت کنید. این خلاصه و نوشته شمارا وامی‌دارد تا زندگی و اولویت‌های خود را مجددا بررسی کنید و به شما کمک می‌کند تا درباره‌ی آن‌چه برایتان اولویت بیشتری دارد، شفافیت کسب کنید.

رویکرد دیگر این است که بنویسید می‌خواهید فرزندانتان در آینده به عنوان انسان‌هایی بالغ چه نوع زندگی را هدایت و سپری کنند. آرزو می‌کنید به چگونه انسان‌ها‌یی تبدیل شوند، در زندگی کدام ارزش‌ها را داشته باشند و به چه اهدافی دست یابند. به کار کردن روی نوشته‌ی خود ادامه دهید. به آن اضافه و از آن کم کنید تا این که از آن راضی شوید. این خلاصه و نوشته شما را ترغیب می‌کند بلکه زندگی و اولویت‌های خود را مجدداً بررسی کنید.

به شما کمک می‌کند تا درباره‌ی آنچه شما مهم‌ترین می‌دانید، شفافیت کسب کنید. به این روش، اهداف شما به طور طبیعی برایتان آشکار و نمایان می‌شوند.

در نتیجه اهدافتان به‌طور طبیعی آشکار و نمایان می‌شود. در فواصل زمانی مختلف می‌توانید به سراغ نوشته‌های خود بروید و به خود یادآوری کنید که چه هدفی واقعا برایتان اهمیت دارد و کدام مسیر اصلی زندگی شما است.

3. مالک اهداف خود باشید.

لزوم داشتن اهداف اصیل، این است که شما مالک اهداف خود باشید. به این‌منظور شما می‌توانید به راه‌های جالب‌تر و چالشی‌تر شدن اهداف‌تان فکر کنید و تلاش کنید که برای اهدافتان ارزش بیشتری قائل شوید. با آن‌ها بیشتر هم‌ذات‌پنداری کنید و معنای بیشتری در آن‌ها بیابید.

در اینجا به شما توصیه می‌کنیم اهدافی که در زندگی خود دنبال می‌کنید را مجددا ارزیابی کنید. تفاوت این‌که این اهداف به اجبار، فشار و درخواست دیگران توسط شما انتخاب شده‌است یا به درخواست و اشتیاق خودتان را متوجه خواهید شد.

شما حتی می‌توانید راهبردهایی را امتحان کنید که این کار و زحمت را برای شما پر ارزش‌تر کند. برای مثال تمرین سخنرانی یا ارائه کاری‌تان با یک دوست، یادگیری یک برنامه نرم‌افزاری جدید نوآورانه یا پیدا کردن یک زمان یا یک محل خاص که کار در آن لذت‌بخش‌تر است انجام دهید.

4. با اشتیاق تعهد بدهید.

دنبال‌کردن اهداف قطعا راحت نیست و به مقدار زیادی پرکاری، سخت‌کوشی، موانع و استرس و شکست احتیاج دارد. توسعه مهارت‌ها و ایجاد اشتیاق نیازمند مقدر زیادی تمرین، صبر و کار و زحمت دارد و در موارد بسیاری احتیاج به خطر کردن دارید. بنابراین مهم است شما به اهدافتان تعهد واقعی داشته باشید تا بتوانید تحت شرایط مختلف به‌خاطر هوس رهایش نکنید و تسلیم نشوید.

5. آینده‌نگری‌های خودسازنده و خودکام‌بخش ایجاد کنید.

طبق گفته قدیمی‌ها:« کسی که هیچ اشتباهی نمی‌کند، کسی است که هیچ کاری نمی‌کند» و یا «دیکته نانوشته غلط ندارد» به این معنا که شما اگر تلاش نکنید و کاری را شروع نکنید قاعدتاً به نتیجه‌ای نیز نخواهید رسید.

بنابراین شما تنها زمانی شانس ادامه‌دادن و باقی‌ماندن در مسیر را دارید که به خودتان باور دارید و خوش‌بین هستید.

6. منعطف باشید.

توانایی منعطف‌بودن یکی از ارزشمندترین مهارت‌هایی است که به شما توصیه می‌کنیم در خودتان پرورش دهید. برای مثال زمانی را تصور کنید که به‌طور ناگهانی یک مانع و محدودیت و یا حتی فرصت سر راهتان قرار می‌گیرد و شما باید آرزو و یا آرمان‌های خود را تغییر دهید.

به‌عنوان مثال فردی را مجسم کنید که آسیب دیده و نمی‌تواند برنامه ورزشی منظم خود را ادامه دهد. در این‌صورت او می‌تواند یوگا انجام دهد و یا از یک دوچرخه ثابت استفاده کند. از این طریق، هدف عالی‌تر سرجای خود باقی می‌ماند و تنها اهداف فرعی بر اساس شرایط تغییر می‌کنند.

7. انگیزه‌ی درونی را ضعیف نکنید( به انگیزه‌ی درونی خود آسیب نزنید)

وقتی هدفی را در زندگی خود پیدا و دنبال می‌کنید که لذت‌بخش و معنادار است، مراقب باشید که هیچ اقدامی نکنید تا انگیزه‌ی درونی شما را ضعیف کند. زیرا اگر احساس کنیم برای دنبال کردن این اهداف تحت‌فشار قرار گرفته‌ایم علاقه و اشتیاقمان را حتی برای ارزشمندترین و خوشایندترین فعالیت‌هایمان از دست می‌دهیم.

8. قدم های کوچک (آروم آروم): اهدافتان را به تکه‌های کوچکتر تقسیم کنید.

برای آن‌که بتوانید به سمت اهداف متعالی و یا سطح بالای خود پیشرفت کنید باید بتوانید آن را به چندین اهداف‌فرعی و ملموس سطح پایین تقسیم کنید. به‌‌این معنا است برنامه‌ای که دارید را به‌ یک‌سری اقدامات تقسیم کرده و در نهایت هدف اصلی خود را دنبال کنید.

کلام آخر

بنابراین همان‌طور که مشاهده کردید، پیگیری و دنبال کردن متعهدانه هدف، شامل عناصر زیادی است. گرچه این فرآیند ممکن است سخت به نظر برسد، اما واقعاً خیلی پیچیده نیست. تمامی مراحل و قدم های مورد نیاز منطقی و عقلانی است. شما با یک رویا یا چشم‌انداز از چیزی که می خواهید انجام بدهید داشته باشید یا به آن تبدیل بشوید، شروع می‌کنید. بعد آن را به اهداف فرعی کوچک‌تر تقسیم می‌کنید.

خواه هدف شما ازدواج باشد، مطالعه تمامی آثار شگرف ادبی یا تبدیل شدن به یک اسکیت‌باز حرفه ای، خلق خاطرات جدید با دوستان یا اینکه فقط تبدیل شدن به یک انسان شادمان‌تر باشد. این در حیطه قدرت، کنترل و اختیار شما می‌باشد که آن را رقم بزنید.

 فقط به یاد داشته باشید که شادمانی و خوشبختی از طریق دنبال کردن اهداف، حاصل خواهد شد و نه لزوماً از به دست آوردن و رسیدن به آن‌ها.

شما می‌توانید برای پیدا کردن پاسخ به پرسش ( چه اهدافی را باید در زندگی دنبال کرد؟) به کتاب کوچینگ زندگی مثبت نوشته‌ی آقای امیر پهلونژاد مراجعه کنید.