خانه > پایگاه دانش > 7 مهارت اصلی کوچینگ
7 مهارت اصلی کوچینگ

7 مهارت اصلی کوچینگ

کوچ در زبان فارسی به معنای مربی‌گری است. به یک فرد یا گروه اشاره دارد که به اهداف شخصی یا حرفه‌ای خود راهبری می‌دهد. کوچینگ ممکن است در حوزه‌های مختلفی از زندگی مانند کاری، روابط، زندگی شخصی، مهارت‌های رهبری و موارد دیگر ارائه شود. این فرآیند شامل گفتگوها، سوالات، تمرینات و راهنمایی‌هایی است که به فرد یا گروه کمک می‌کند تا اهداف خود را شناسایی کنند و به صورت درست و فعال راهبری کنند.

کوچینگ مفهومی بسیار فراتر از از مشاوره دادن، گفتارهای انگیزشی، مشورت تخصصی، نصیحت یا جملاتی که بگوییم چه کسی چه‌کاری انجام دهد، است.

این‎بار حرفه‌ای مدیریت کنید!

انتظار مدیران از کارکنان سازمان، کیفیت کاری بالا با حداکثر انگیزه و وفاداری به سازمان است و درخواست آن‌ها همیشه برداشت ‌قدمی در راستای موفقیت سازمان است.

تفاوت یک مدیر سنتی و معمولی با شما که یک «مدیرکوچ» در سازمان‌تان هستید، این است که شما به شناخت کامل از کارمندان خود می‌رسید، هیچ‌وقت در مقابل صحبت‌هایشان جبهه نمی‌گیرید و شنونده مشکلات و نظرات آن‌ها هستید.

شما به عنوان یک کوچ، کار آن‌ها را نادیده نمی‌گیرید و اهمیت فعالیت و ارزش‌کارشان را همیشه در نظر دارید. فعالیت‌ کارمندان‌ خود را مقایسه نمی‌کنید و تمامی کارکنان‌ را توانمند می‌بینید. شما قصد مدیریت صفر تا صدی کسب‌وکار را ندارید بلکه به کارکنان اطمینان دارید و بخش بزرگ و مهمی از کار را برعهده آنان می‌گذارید.

بیشتر بدانید: ایجاد و بهبود انگیزه و امید در کارکنان و مدیران

چرا یک مدیر باید کوچ نیز باشد؟

قطعا بخش مهمی از یک تیم موفق، وجود فردی است که بتواند تیم را به‌صورتی راه‌بری کند که نقش یک مدیر متخصص، یک کوچ و راهنمای دلسوز نیز باشد و هم‌زمان نقش یک دوست، معلم، مدیر و کوچ را در سازمان ایفا کند.

به‌کار بردن نقش «دوستی» به‌این معنا نیست که روابط‌کاری به‌روابط بسیار صمیمی و غیرعرف تبدیل شود بلکه انتظار می‌رود یک مدیر در نقش یک کوچ در سازمان بتواند بازخوردها، ایده‌ها و حتی گوشزدهای خود را بسیار دوستانه به کارکنان خود انتقال دهد. همچنین به‌این معنا نیست که شما به‌عنوان مدیرکوچ از زیربار مسئولیت‌ها شانه خالی کرده و تمامی کارها را به کارکنان بسپارید، بلکه به‌این معناست که کارکنان توسط حمایت و تشویق‌های شما ترغیب به انجام مسئولیت‌ها با حداکثر توان و انگیزه شوند.

یکی از مهم‌ترین نقش‌‎های یک مدیر راه‌بر، مهارت کوچینگ اوست و یکی از کارهای مهمی که یک کوچ انجام می‌دهد کمک به افراد برای هدف‌گذاری اصولی است.

7 مهارت‌ کوچینگ

کوچینگ از یک مجموعه مهارت مشخص درست شده ‌تشکیل می‌شود و هر فرد، مدیر یا راه‌بر، با تمرین و انگیزه‌ی مناسب می‌تواند در کوچینگ پیشرفت بسیار خوبی کند. هرکس می‌تواند با تمرین در کوچینگ به‌ تسلط و استادی برسد و شما در کوچ کردن به هفت مهارت زیر نیاز دارید که در ادامه به صورت شفاف توضیح داده شده است.

1- اعتمادسازی: این مهارت و شایستگی بنیادین در همه‌ی جلسات کوچینگ است و بدون آن افراد قطعا به شما بدگمان می‌شوند و وقتی اعتماد نکنند شما به‌عنوان یک کوچ مورد قبول نخواهید بود.

2- به‌چالش کشیدن انگاره‌های ذهنی: تا هنگامی که باورها و گاردهای پیشین ذهنی از بین نروند نمی‌توان فرد را به سمت‌و‌سوی رشد هدایت کرد. شما به‌عنوان کوچ وظیفه به‌چالش کشیدن افراد به‌صورت آرام و تدریجی را برعهده دارید. باید آن‌ها را نسبت به تغییر مسیر فکری‌شان قانع کنید.

3-جستجوی شفافیت راهبردی: یک کوچ باید با کمک و پشتیبانی‌اش فرد را تشویق به انتخاب اهداف‌شخصی خود کند. همچنین به‌ او کمک کند با استفاده از تعیین نتایج و بروندادهای قابل اندازه‌گیری، درباره‌ی آن‌ها بیندیشد و به نتیجه‌نهایی برسد.

شما باید به افراد در راستای انتخاب اهداف شخصی‌شان و همچنین اندیشیدن به‌صورت واضح و شفاف درباره‌ آن کمک کنید. هرگز فراموش نکنید وظیفه شما به‌عنوان یک راه‌بر این است که به افراد کمک کنید از بین شک و دودلی و ابهامات زندگی عبور کنند و به مقصد نهایی خود برسند و به موفقیت دست پیدا کنند.

4- اجرای بی کم و کاست: متعهد ماندن به اهداف و برنامه‌ها از دیگر دغدغه‌های افراد است که کوچ می‌تواند به افراد کمک کند تا واقعا اهداف‌شان را تعیین کنند، آن‌ها را اولویت‌بندی کنند و به آن‌ها دست یابند. او به آن‌ها برای متعهد ماندن به کارها کمک خواهد کرد.

5- ارائه بازخورد موثر: کوچ‌ها، مدیرها و مشاورهای بسیار زیادی هستند که ادعای کمک به افراد را دارند ولی تاثیر واقعی وقتی نمایان می‌شود که توصیه‌ها و گفته‌ها به‌کار برده شود و نتایجی را به‌دست آورند که واقعا خواهان آن هستند. یک کوچ با شناخت کامل از فرد می‌تواند به نقطه‌ای برسد که به‌عنوان فرد سوم شرایط زندگی را مشاهده و افکار و کارها را اولویت‌بندی و دسته‌بندی کرده و راهکاری پیشِ‌ روی افراد می‌گذارد.

6- به‌کار گرفتن استعداد نهفته: همان‌طور که دکتر استیون کاوی گفته است: بیشتر افراد استعدادهایشان خیلی بیشتر از آن‌چیزی است که تاکنون مورد استفاده قرار داده‌اند.

سخن آخر

کوچ‌‌های خوب، بازخوردهایی می‌دهند که تعادلی از «شجاعت» و «ملاحظه» داشتن است.

«شجاعت» یعنی تمایل و توانایی بیان افکار و احساسات صادقانه و «ملاحظه» به معنی انجام‌دادن این کار به شیوه‌ای محترمانه است.

کوچ های ماهر و عالی به ‌توسعه و رشد دیگران علاقه‌ی واقعی دارند. آن‌ها هم‌چنین واقعا علاقه دارند تا دیگران را از نظر ظرفیت‌های آینده‌شان و نه فقط بر اساس عملکرد گذشته‌شان ببینند.

4 پاسخ به “ایجاد و بهبود انگیزه و امید در کارکنان و مدیران”

  1. محمد گفت:

    سلام وقت شما بخیر ممنون بابت اطلاعات خوب شما

  2. سارا گفت:

    کاش واقعا زمینه برای مدیرهای جوان و کار کردنشون بیشتر فراهم بشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *