یک مدیر را نمی‌توان با شمارش دستاوردهایش شناسایی کرد، اما می‌توان موفقیت آن‌‌هایی که زیر نظرش کار می‌کنند را سنجش و اندازه‌گیری کرد. اعضای یک تیم برای آن‌که موفق شوند به یک مدیر راه‌بر تکیه دارند و متقابلا مدیر نیز به آن‌ها تکیه می‌کند.

تفاوتی ندارد که یک مدیر ارشد اجرایی باشید، یک مسئول اجرایی دولتی،  مدیر دپارتمان، سرپرست پروژه یا هر نوع راه‌بر دیگر، باید بدانید که چگونه تیم خود را کوچ کنید.

چرا باید یک مدیر راه‌بر شد؟

پژوهش موسسه‌ی گالوپ نشان می‌دهد تیمی که در سطح بالایی از تعهد و وفاداری قرار دارد، شانس عملکرد شغلی کیفی و موفقیتش دو برابر است. کارکنان متعهد، بهره‌ورتر، سودآورتر، وفادارتر و مشتری محورتر هستند. از همه مهم‌تر، این پژوهش نشان می‌دهد که مدیر مستقیم هر فرد (کارمند)، ژرف‌ترین اثرگذاری را بر سطح تعهد و وفاداری کارمندش دارد.

به همین دلیل نیاز است که هرمدیر یا سرپرست، به یک کوچ ماهر و عالی و یک مدیر راه‌بر تبدیل شود. در زمانه‌ای که از افراد انتظار می‌رود با حداقل منابع، حداکثر کار را انجام بدهند، آن‌ها می‌توانند به لحاظ ذهنی با کار یا سازمان احساس پیوند نکنند. کار اساسی و حیاتی یک کوچ، وفادار و متعهد کردن اعضای تیم به سازمان است؛ اما بسیاری از راه‌بران سازمانی برای این کار به شکل ضعیفی تجهیز و آماده شده‌اند و از انجام این کار عاجزند. این راه‌بران اغلب دارای مهارت‌های عالی شغلی، دانش و مهارت فنی، تخصص و آموزش در حوزه‌های مدیریت کسب و کار، مالی، حسابداری، عملیات، فروش، بازاریابی، مهندسی، حقوق یا علوم پایه هستند. اما نمی‌دانند که چگونه یک کوچ اثربخش باشند.

در دنیای کسب‌و کار امروز که مفهوم کوچینگ کارکنان و کوچینگ سازمانی شناخته شده است، کارمندان دیگر سبک‌های مدیریت زور و اجبار و یا پاداش و تشویق را نمی‌پذیرند و انتظار دارند مدیران‌شان، مدیر راه‌بر و کوچ آن‌ها باشد. چندی پیش، دانشکده‌ی کسب و کار دانشگاه کلمبیا، پیمایشی را بین ده هزار نفر انجام داد. سوال پژوهش این بود: «آیا دوست دارید که کوچ داشته باشید و چرا؟» تقریباً همه پاسخ دادند که از دریافت مقداری کوچینگ استقبال می‌کنند. 30 درصد پاسخ دادند که به کوچینگ نیاز دارند تا در حوزه‌ی «سبک زندگی، مقصود زندگی، چشم‌انداز، خلاقیت و یکپارچگی» به آن‌ها کمک کند. 17 درصد پاسخ دادند که در «فعالیت‌های کارآفرینی و برای موضوعات مربوط به تیم‌ها، فروش و گوناگونی فرهنگی» به کوچینگ نیاز دارند. 16 درصد عنوان کردند که «نیازهای راه‌بری و مدیریتی» دارند. 8 درصد در ارتباط با «روابط‌‌‌شان» نیاز به کمک داشتند و 8 درصد دیگر نیز برای «تغییر شغل و برنامه‌ریزی برای شغل آینده و توسعه‌ی حرفه‌ای» نیاز به کوچینگ داشتند. بسیاری برای تغییرات رفتاری، اثربخشی، راه‌بری و تعادل زندگی خود خواهان کمک بودند.

برای تبدیل شدن به یک مدیر راه‌بر باید چه کرد؟

کوچینگ و مدیر راه‌بر بودن ممکن است کار سخت و طاقت‌فرسایی به نظر بیاید، کاری که نیازمند چیزی بیشتر از آموزش‌های کسب و کاری است که برایتان در نظر گرفته شده است. البته که شما می‌توانید یک کوچ خوب یا یک کوچ بد بشوید، می‌توانید یک کوچ با دانش معتبر، علمی و اصیل باشید و یا فقط از نام جذاب آن برای ساختن برند شخصی استفاده کنید و هیچ داور مسابقه‌ی تلویزیونی هم در کار نیست که شیوه‌ی کوچینگ شما را ببیند و به شما بگوید که کارتان را خوب انجام می‌دهید یا نه. اما اگر چند اصل اساسی جهانشمول و کلی را به‌کار بگیرید، احتمالاً کارتان را خوب انجام خواهید داد.

کوچینگ و مدیریت راهبرانه

بخش زیادی از آن‌چه که هر روز به شکل راهنمایی و حمایت برای یکدیگر انجام می‌دهیم، نوعی کوچینگ است. اما کوچینگ با مشورت دادن تخصصی و توصیه کردن فرق دارد و چیزی بیش‌تر از آن است. کوچینگ شامل مجموعه‌ای خاص از شایستگی‌ها، مهارت‌ها و رفتارهاست و نیازمند نوع خاصی از شخصیت و نیت خوب است. شاید بهترین تعریف برای کوچینگ، رهاسازی استعدادها و توانمندی‌های فردی دیگران باشد. ما از این تعریف خوشمان می‌آید چرا که بسیار هیجان‌انگیز است؛ استعداد و توانمندی‌های فرد بسیار نامحدود و همین‌طور کاملاً شخصی‌اند. هر انسانی دارای توانمندی‌ها و چالش‌های منحصربه‌فردی است.

همه‌ی ما در طول مسیر زندگی شخصی و حرفه‌ای خود کوچ‌هایی داشته‌ایم و به احتمال فراوان، آن‌ها برای ما چیزی بیش‌تر از فقط یک رئیس یا یک مربی بوده‌اند. آن‌ها نه تنها می‌توانند درباره‌ی عادت‌ها و عملکرد کاری‌مان با ما گفتگو کنند، بلکه درباره‌ی زندگی شخصی و بهبودمان به عنوان یک فرد نیز با ما گفتگو کرده‌اند

در پایان نیز، کوچینگ یعنی تأثیر‌گذاری به شیوه‌ای مثبت بر افکار، احساسات و رفتارهای فردی دیگر، به نحوی که او دیگر فرد قبل نخواهد بود.

کوچینگ یعنی کمک کردن به یک فرد تا سهم و مشارکت منحصربه‌فرد خود را -که فقط خودِ او به عنوان یک فرد منحصربه‌فرد می‌تواند در این زندگی داشته باشد- در این دنیا ایفا کند.

کارمندان به‌دنبال مدیر راه‌بری هستند که به او اعتماد داشته باشند تا به آن‌ها کمک کند بهتر شوند و آن‌ها را با انگیزه و متعهد نگه دارد. به‌عنوان یک کوچ، وظیفه‌ی شما این است که به افراد کمک کنید تا از سطح عملکرد کنونی خود عبور کنند و وارد سطح بهتری شوند.

یک مدیر راه‌بر به چه مهارت‌هایی نیاز دارد؟

زندگی از مجموعه‌ای از آزمون‌ها، آزمایش‌ها و فرصت‌های بزرگ تشکیل شده است. برخی از آن‌ها آنی و زودگذرند اما اغلب آن‌ها نیازمند تحمل و سرسختی‌اند. یکی از این موقعیت‌های مهم در زندگی، مراحل رشد و توسعه‌ی حرفه‌ای است که لحظات تعیین کننده‌ای برای آینده‌ی فرد است. هفت مهارت کلیدی که هر کوچ ماهری برای کمک به تغییر و دگرگونی افراد در سطح عملکرد فردی، تیمی و سازمانی به آن‌ها نیاز دارد به ‌این ترتیب است:

1. اعتماد سازی.
2. به چالش کشیدن انگاره‌های ذهنی.
3. جستجوی شفافیت راه‌بردی.
4. اجرای بی‌کم و کاست.
5. ارائه‌ی بازخورد مؤثر.
6. به‌کار گرفتن استعداد نهفته.
7. پیشروی از خوب به عالی.

اگر شما می‌خواهید یک کوچ اثرگذار باشید، این توصیه دکتر استیون آر. کاوی را به خاطر بسپارید: کوچ‌ها نه زاییده می‌شوند و نه ساخته می‌شوند. کوچ‌های خبره و عالی انتخاب می‌کنند که خبره و عالی باشند. برای رسیدن به این توصیه کاوی و تبدیل به یک مدیر راه‌بر شدن، می‌بایست پیش از هر چیزی رویکردی علمی و موسسه‌ای معتبر را برای آموختن انتخاب کنید. موسسه رای‌مانا به‌عنوان اولین موسسه آموزشی روان‌شناسی کوچینگ، با به‌کارگیری روش‌های نوین و به‌روز آموزشی، دوره‌های گواهینامه بین‌المللی کوچینگ را برگزار می‌کند.