هیجانات مثبت مقولهای بسیار مهم است که تا سالیان درازی مردم و روانشناسان از آن غافل بودند. اما با ظهور روانشناسی مثبتگرا و نظریات مارتین سلیگمن، همگی متوجه اهمیت موضوع شدند.
دکتر فردریکسون در تحقیقاتش روی ده هیجان مثبت تمرکز کرده است. این ده هیجان شامل شادی و خوشی (لذت)[1]، قدردانی[2]، آرامش[3]، علاقهمندی[4]، امیدواری[5]، غرور و افتخار[6]، سرگرمی[7]، الهام شده[8]، حیرت[9] و عشق[10] است.
هیجانات مثبت در زمینه و وضعیتی قرار دارد که میخواهیم در آن باشیم و لذت قطعاً چیزی است که از آن کِیف میکنیم. اما تفاوت آن دو در این است که لذت جسمانی به این گرایش دارد که توجه ما را محدود کند. یعنی برای مثال اگر در حال خوردن یک دسر فوقالعاده هستید، تمایلتان به این است که روی دسر خود تمرکز کنید. یعنی روی مزه، بو و بافت دسر تمرکز کنید و واقعاً روی آن تمرکز داشته باشید تا نهایت لذتی را که میتوانید از آن ببرید. وقتی هم که در حال خوردن دسر هستید، برایتان لذتهای فوری دارد، مانند لذتی که از لحظه خود میبرید. در نقطه مقابل، هیجانات مثبت توجه شما را بسط و گسترش میدهند. یعنی به احتمال زیاد باعث میشوند تا به چیزهایی فراتر از یک تمرکز محدود توجه کنیم که در آینده برایمان مزایا و پاداشهایی به همراه خواهد داشت. بنابراین در کل، هیچ ایرادی به لذت وجود ندارد اما با هیجان مثبت تفاوت دارد.
اگر هدفمان در زندگی لذت باشد، ممکن است به مزایا و سودمندیهای بلندمدتی که به واسطه هیجانات مثبت میتوانیم به آنها دست پیدا کنیم، نرسیم. وقتی به هیجانات مثبت فکر میکنیم بسیار مهم است که دایره لغات وسیعی برای توصیف آنها داشته باشیم. وقتی حالمان خوب است یا کسی از ما میپرسد حالمان چطور است، معمولاً پاسخ میدهیم «عالیام» یا «خوشحالم». اما سؤال اساسی این است که چگونه حالتان خوب است؟ چگونه احساس خوبی دارید؟ چگونه خوشحال هستید؟ بنابراین بسیار مهم است که با طیف کاملی از هیجانات مثبت آشنا و در ارتباط باشید. به عنوان یک تمرین، ده دقیقه وقت بگذارید و فهرستی از هیجانات مثبتی که میشناسید را بنویسید.
هیجانات مثبت از آن نوع چیزهایی نیست که با گفتن اتفاق بیفتد. یعنی چیزهایی نیست که فقط از خودمان بخواهیم احساسشان کنیم و بعد اتفاق بیفتند. مثلاً نمیتوانیم به خودمان بگوییم: «باید احساس امید داشته باشم، پس حالا قرار است که امید را احساس کنم.» همچنین وقتی به دیگران میگوییم «امید داشته باش» یا «خوش باش» نیز اتفاق نمیافتد. احساس کردن هیجانات به صورت دستوری اتفاق نمیافتد، اما به این معنی هم نیست که نمیتوانیم آنها را پرورش بدهیم. در ادامه چهار شیوه یا تکنیک با شما درمیان گذاشته خواهد شد که با استفاده از آن میتوانید هیجانات مثبت را در خود پرورش دهید.
با یادآوری زمانی که، هیجان مثبتی را تجربه کردهاید، میتوانید آن را پرورش دهید. برای مثال وقتی خاطراتی را مرور میکنید که در آن غرور، خوشی، سرگرمی یا عشق را تجربه کردهاید و با یادآوری آن، واقعاً به خودتان اجازه میدهید که آن را دوباره زندگی و تجربه کنید. آنگاه میتوانید آن هیجانات مثبت را دوباره تجربه کنید
بر اساس تئوری انتخاب، وقتی اقدام خود را تغییر میدهیم، هیجانمان تغییر میکند. تغییر اقدام بیشتر از تغییر فکر در کنترلمان است و هیجان و حالات بدنی (فیزیولوژی) ما نیز محصول اقدام و فکر ما هستند؛ یعنی برای دستیابی به آرامش و نشاط یا هر هیجان مثبت دیگری، راحتتر است تا اقدامی انجام بدهیم. مهم است که اهمیت بدن (فیزیولوژی) خود را در احساس این هیجانات به یاد داشته باشیم. اگر الان بگویید: «الان قراره که سعی کنم بانشاط بشم» این حرف باعث بانشاط شدن شما نمیشود. باید ببینید وقتی بانشاط هستید، چه اقدامات و کارهایی انجام دادهاید که منجر به بانشاطی شما شده است و آن را انجام بدهید. پس باید اقدامی انجام بدهید. بلند شوید، به قول معروف به خودتان تکانی بدهید و کاری بکنید. مثلاً راه بروید، ورزش کنید یا هر اقدام دیگری که به شما نشاط بدهد. باید اقدامی بکنید که دارای تأثیرات هیجانی مثبت است.
در این شیوه، باید خودمان را در موقعیتی قرار بدهیم که به احتمال زیاد باعث میشود هیجان مثبت را تجربه کنیم. اگر میخواهید بانشاط شوید، ولی خودتان را داخل اتاقتان با چراغهای خاموش حبس کردهاید، به احتمال زیاد اثری نخواهد داشت و بانشاط نخواهید شد. اما اگر بیرون بروید و مثلاً با دوستانتان وقت بگذرانید یا مشغول و درگیر کاری مثبت شوید و بخواهید که احساس نشاط داشته باشید، آنگاه به احتمال زیاد آن را تجربه میکنید.
با ذهنآگاه بودن نسبت به چیزی که همین الان داریم، نیز احساس میکنیم میتوانیم هیجانات مثبت را در خود پرورش دهیم. خیلی از اوقات اصلا به هیجاناتی که احساس میکنیم آگاه نیستیم. اگر بیشتر به آنها توجه کنیم، میتوانیم متوجه شویم که واقعاً احساس قدردانی، آرامش یا امید داریم و میتوانیم به آن هیجانات اجازه بدهیم که در درون ما بزرگ شوند.
یادتان باشد که خودتان را مجبور نکنید تا هیجان خاصی را احساس کنید. ما نمیتوانیم خودمان را زور کنیم تا به شیوهای خاص احساس کنیم. مثل روییدن گل میماند. نمیتوانیم برگ تازه را بکشیم و بزرگش کنیم یا غنچه گل را به زور باز کنیم تا شکفته شود. باید چیزی را به آن بدهید که نیاز دارد. به آن مواد مغذی بدهید، آب بدهید،در معرض نور قرارش بدهید و به گل اجازه بدهید تا غنچه کند و شکفته شود. برای هیجانات نیز همین طور است. با بهکارگیری روشهای پرورش هیجان، میتوانیم از آنها دعوت کنیم تا بدون زور و اجبار در ما ظاهر شوند.
برای مطالعهی بیشتر در مورد پرورش هیجانات مثبت به کتاب کوچینگ زندگی مثبت مراجعه کنید.
[1]. Joyful
[2]. Grateful
[3]. Serene
[4]. Interested
[5]. Hopeful
[6]. Proud
[7]. Amused
[8]. Inspired
[9]. Awe
[10]. Love
سلام وقت بخیر خسته نباشید
آیا به صورت آنلاین و حضوری هم مشاوره و… دارین؟؟
سلام وقت شما هم بخیر
بله شما میتواند هم آنلاین و هم حضوری مشاوره دریافت کنید